کد مطلب:153958 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:134

شهادت مسلم بن عوسجه
زمانی كه عمرو بن حجاج با سپاهیانش از میمنه سپاه عمرسعد بر میسره سپاه امام كه زهیر بن قین فرمانده این قسمت بود حمله ور شدند و دو لشكر مدتی با یكدیگر به نبرد سنگینی كه سابقه نداشت پرداختند مسلم بن عوسجه زخم و جراحات سنگینی برداشت و این چنین رجز می خواند:



1- ان تسألوا عنی فانی ذو لبد

و ان بیتی فی ذری بنی اسد



2- فمن بغانی حائد عن الرشد

و كافر بدین حبار صمد



1- «اگر از من بپرسید دارای شجاعت شیرم و اگر از نسبم سئوال كنید از قبیله ی بنی اسدم.»

2- «هر كه بر ما ستم كند از حق منحرف و به دین خدای صمد كافر است.»

و با شمشیر بران بهر طرف حمله می كرد تا این كه مسلم بن عوسجه عبدالله ضبابی و عبدالرحمان بن ابی خشكاره به كمك یكدیگر مسلم بن عوسجه را از پای درآوردند، چون گرد و غبار حمله فرونشست مسلم بن عوسجه را بر روی زمین افتاده دیدند.

امام علیه السلام به سرعت ببالین وی آمد و مسلم هنوز جان داشت.

امام فرمود خدا ترا رحمت كند و آیه فمنهم من قضی نحبه را تا آخر تلاوت كرد [1] .



[1] اعيان الشيعه ج 1/ ص 605 و ج 4/ ص 555 - مقاتل الطالبين ص 97 و 100 - ابصار العين ص 62 - بحار ج 45/ ص 20 - و كامل ج 4/ ص 67.